خواندنِ پروست
حامد فولادوند
در ایران دو رویداد مهم درمورد پروست اتفاق افتاده است که اولینِ آنها کارِ عظیمِ ترجمه رمان او توسط مرحوم مهدی سحابی بود و رویداد دوم همین انتشار کتاب «فانوس جادویی زمان» دکتر شایگان است؛ کتابی که میتواند آمادگی لازم را برای خواندن پروست به نسل جوان بدهد، و این خیلی مهم است چون برای خواندن پروست باید یک آمادگی قبلی داشت و این نکته را هم لازم است بگویم که دشواری خواندن پروست تنها منحصر به اینجا نبوده و نیست.
در فرانسه هم وقتی این رمان برای اولینبار منتشر شد با این دشواری روبهرو بود و تقریبا هیچیک از بزرگان ادبیات فرانسه در آن روزگار به این رمان روی خوش نشان ندادند، از جمله آندره ژید که در انتشارات گالیمار بود و این رمان را رد کرد، گرچه بعدها نظرش تغییر کرد. یا سوررئالیستها که نه پروست را قبول داشتند و نه حاضر بودند کتاب او را بخوانند. آراگون در عین اینکه فهمیده بود پروست نویسندهای مستعد است اصلا رمان او را دوست نداشت و معتقد بود رمان کسلکنندهای است و تا آخر عمرش هم نتوانست با این رمان ارتباط برقرار کند. آن زمان مُد بود که سوررئالیستها به طنز و شوخی به آثار ادبی نمره میدادند و آراگون به پروست صفر داده بود، الوار هشت داده بود و آندره برتون شش. گذشته از سوررئالیستها رومن رولان هم به رمان پروست نظر خوشی نداشته است و بهطور کلی میتوان گفت نویسندگان چپِ آن دوره چندان پروست را نمیپسندیدند و در این میان البته والتر بنیامین یک استثنا در آن روزگار بود. اما جدا از چپها مثلا سلین هم که چپ نبود و گرایشات فاشیستی داشت از پروست متنفر بود. اما جالب اینکه فرانسوا موریاک که نویسندهای کلاسیک بود ارزش پروست را فهمیده بود. آندره موروا هم زندگینامهای درباره پروست نوشت که زندگینامه خوبی است و آلبر کامو نیز با تیزبینیای که داشت ارزش پروست را دریافت و از آن سخن گفت. سارتر هم البته ارزش و نبوغ مارسل پروست را دریافته بود اما ژان ژنه را به پروست ترجیح میداد، درحالیکه به اعتقاد برخی متخصصان ادبیات، پروست بهلحاظ ادبی در جایگاه بالاتری از ژان ژنه قرار داشت. البته از دهه 50 میلادی بهبعد ارزش رمان پروست کمکم درک شد و فلاسفه و نظریهپردازانی چون رولان بارت، ژیل دلوز و … کتابهای خوبی درباره پروست نوشتند. اما میخواهم بگویم با توجه به نگاهی که در آغاز، مخصوصا در خود فرانسه، به پروست وجود داشت، عجیب نیست که در اینجا هم پروست دیر و به کندی شناخته و خوانده شود، اما خوشبختانه کتاب دکتر شایگان درباره پروست میتواند این روند را سریعتر کند و باعث شود بهویژه جوانها راحتتر با پروست ارتباط برقرار کنند. یک نکته مهم که درباره پروست وجود دارد، تلقی او از نحوه خواندن و درک متن و شباهت دیدگاه او در این مورد با دیدگاه نیچه است. هم پروست و هم نیچه معتقد به خواندن به شیوه پیشسقراطیان بودند، یعنی خواندنی که در آن دل بر خرد تقدم دارد و دل راهنمای اولیه برای درک متن است. این شیوه از خواندن و درک متن، شیوه شاعران و عارفان بزرگ است.