برشی از کتاب ملکان عذاب :
در فاصله چند ماهی که عدة شرعی اش بود مادر فکر همه چیز را می کرد و معمولا یک ماه مانده به آخر عده تصمیمش را می گرفت و به عرض خواستگار مورد قبولش می رساند و قول و قرار عروسی را برای بعد از چهار ماه و ده روز می گذاشت.
در چنین مذاکرات محرمانه ای بود که مادر مهم ترین شرط و شروطش را برای وصلت با خواستگار تازه اش اعلام می کرد که همیشه مبنی بر پذیرفتن فرزندخواندگی من و الباقی فرزندانش به وسیله خواستگار جدید بود. به علاوه ثبت یک پارچه آبادی با یک ملک اعلای مورد قبول مادر به نام او در قباله نکاح به عنوان مهریه که معمولا با کمال خوشرویی و سخاوت پذیرفته می شد.
قانون مادر در باره ازدواج هایش این بود که اولا باید داماد بالاگداری موظف باشد، سند هبه یک پارچه آبادی با یک ملک اعلای مورد تقاضایش را طوری در قباله ازدواج ثبت کند تا بلافاصله بعد از خواندن خطبه عقد به نام مادر شود
مادر همیشه عاشق پیرترین و ثروتمندترین خان بالاگذاری در حیات می شد. در واقع مهم ترین اصل قرارداد همین هبه ملک بود و قبول شرایط جشن عروسی باشکوه که او را راضی می ساخت تا خان های بالاگداری را در حجله اش بپذیرد.
از خصوصیات مشترک خان های بالاگذاری این بود که تا با مادر ازدواج می کردند، سبیلشان را خضاب می گذاشتند. موهای سفید سرشان را رنگ پر کلاغی می زدند و با روغن بریانتين هندی براق و معطر می کردند. جلیقه سیاه با استر صدفی می پوشیدند و ساعت رادوی طلا با زنجیر طلا در جیب جلیقه شان می گذاشتند و شلوار تافته از پنبه مصری در تابستان ها یا پشمی انگلیسی در زمستان ها با خشتک و ران فراخ و ساق و پاچه قیفی…
نشر ثالث
عنوان ________ملکان عذاب |
موضوع ____ داستان های فارسی-قرن14 |
نویسنده ______ابوتراب خسروی |
مترجم ______ |
ناشر ________ ثالث |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1392 |
صفحه_________354 ت |
قیمت روز______44000 ت |
قیمت فروش____27000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.