برشی از کتاب انسان بی خود : سارتر و کامو هر دو به اینجا می رسند که همه چیز پوچ است. سارتر می خواهد این کار را ادامه داده و مکتبی بدون خدا درست کند که از اینجا به بعد دچار ضعف های عجیب و جواب های بسیار پوک می شود ولی کامو که هم نخواسته سر خودش و هم سر دیگر مردم را شيره بمالد می گوید: «دم و لذت یعنی وقتی هیچ چیز نیست خودبخود باید بیشتر لذت برد. و از اینجا است که خود پرستی بر اساس لذت پرستی سمبل «ریو» یا كامو است. و او سمبل آدمی می شود که از این رستوران به آن رستوران و از این لش خانه به آن لش خانه می رود و یک اپیکور منحط است. ریو (یعنی کامو) می گوید: «تاریخ همه ما را در زیر ارابه های بی رحم خود نابود می کند پس من در این فرصتی که هنوز تاریخ به من نرسیده و مرا در زیر چرخ و پرش له نکرده باید خودم را بیایم و غرق لذت شوم». و کار به لذت پرستی کشانده می شود، ولی در کتاب دومش به این مسأله می رسد که: «تاریخ ما انسان ها را با هم به طور مشترک مورد حمله قرار می دهد و ما همه قربانیان تاریخ (یعنی زمان) هستیم و سرنوشت مشابه داریم و نمی توانیم هر کدام زندگی مان را جداگانه تعیین کنیم و باید به جای لذت پرستی فردی دنبال سرنوشت مشترک انسان ها باشیم.» این تناقض از مقایسه دو کتاب کامو بسیار مهم است و نقطه ضعف او کاملا روشن است…
عنوان ________انسان بی خود |
موضوع ____اسلام و انسانگرایی |
نویسنده _______ علی شریعتی |
مترجم ______ |
ناشر _______ قلم |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1391 |
صفحه_________447 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____ 20000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.