در فصل اول در رابطه با زندگی ظهیر، مصحح بهدقت در باب نام و نسب، زادگاه، مسافرتها، تحصیلات، مذهب، وضع مادی و گذران زندگی، اخلاق، استادان و شاگردان، خانواده، درگذشت، مزار، شاعران معاصر، نظر بزرگان و ممدوحان ظهیر، با استفاده از مآخذ معتبر موجود و در دسترس، سخن گفته است و بر آنچه او نوشته است کمتر میتوان چیزی افزود[۳].
در فصل دوم این بخش که به شعر ظهیر اختصاص یافته است، مصحح با باریکبینی و دقت علمی قریب به وسواس، قصاید، قطعات، ترکیببندها، ملمعات، غزلیات، مثنویها، رباعیات، سبک شعر ظهیر و نقد آن و پارهای از نکات دستوری و لغوی شعر وی را به محک نقد و تحقیق زده و از صافی ذوق سلیم خود گذرانده است.
در فصل سوم، شعر ظهیر در کتب ادب مورد تحقیق و مداقه قرار گرفته است. آنگونه که فیالمثل کتابی منثور را نمیتوان یافت که مصحح بدان مراجعه نکرده باشد و آن را برای یافتن شعر ظهیر از باء بسمالله تا تاء تمت در مطالعه نگرفته باشد. کاری که در مورد دیگر شاعران نشده است، اگرچه لازم و بایسته به نظر میآید[۴].
در فصل چهارم، وصف نسخ دیوان ظهیر و کیفیت گردآوری اشعار وی مطرح شده است. نخستین کسی که درصدد جمع و تدوین دیوان ظهیر برآمده، بنابر قول حمدالله مستوفی، شمسالدین کاشی متوفی به سال 602ق است و ظاهراً مقدمه منثوری که در پارهای از نسخ خطی قدیم موجود است و در دیوان حاضر نیز مشهود میافتد از وی است. ولی از پارهای از اشعار ظهیر برمیآید که قصاید وی بیش از اینها بوده و ظاهراً شمس کاشی به گردآوردن همه اشعار وی توفیق نیافته است[۵].
در این فصل همچنین شش نسخ دیوان ظهیر که در این تصحیح مورد استفاده قرار گرفته معرفی شده است. همچنین هشت نسخه دیگر نیز معرفی شده که در موارد اشکال به آنها رجوع شده است. در این تصحیح نسخه اسعد افندی که قدیمیترین نسخه موجود از دیوان ظهیر است (جز در مواردی که صریحاً غلط مینمود) نسخه اساس و معتمد قرار گرفته است[۶].
در فصل پنجم کتاب، مصحح فرهنگی از لغات و کنایات و تعبیرات کتاب تدوین کرده است و برای هر مورد شاهد یا شواهد و امثله کافی و وافی به مقصود از کتب معتمد آورده است تا کار خواننده را آسان کند و او را از تورق کتاب لغت یا مراجعه به کتب مرجع بینیاز سازد[۷].
اما مصحح مرحوم، به این هم قانع نشده است و در فصل ششم که بدان (حواشی و تعلیقات و شرح پارهای از مشکلات اشعار) نام داده است؛ به شرح و توضیح پارهای از اعلام و امثال و کنایات و مواردی پرداخته است که شاید، نبود آنها خواننده دقیقالنظر و کنجکاو را از فهم بعض اشعار باز میداشت. در همهجا میبینیم از مآخذ و مراجع دست اول و معتبر استفاده شده است و مصحح بیآنکه ادعای استقراء تام داشته باشد، در هر مورد کوشیده است با سود جستن از مآخذ مورد وثوق و با اعتبار به توضیح و شرح مطلب بپردازد و یاریگر خواننده، در فهم کردن مطلب باشد؛ بیآنکه از در «تفاضل» وارد شود و با انباشتن و سیاه کردن صفحات بسیار، برای هر نکته جزئی پیشپاافتاده و همهکسفهم، خواننده را دچار حیرت و سرگردانی سازد[۸].
«تصحیح انتقادی دیوان استاد ظهیرالدین فاریابی و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سیودو سال- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رسالههای تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنیآدم، ج1، طهران 1356ش) و نیز بررسی اصل مهمترین آنها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه میرساند که نظیر رساله یزدگردی، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آنهمه رساله انگشتشمار است[۹].
شعر ظهیر باآنکه انسجام دارد گاه به سبب اینکه شاعر در مدیحهگویی و مبالغه پردازی از حد طبیعت و عادت، زیاده از اندازه خارج میشود، خالی از رکاکت و زشتی نیست. گاهی فخریههای ظهیر، یادآور شعری از (متنبّی) است
عنوان ________دیوان ظهیرالدین فاریابی |
موضوع ____ ادبیات فارسی |
نویسنده ____ ظهیرالدین فاریابی |
مترجم ______ |
ناشر ________ قطره |
قطع ___________وزیری |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1381 |
صفحه_________590 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____80000 ت |
ک6
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.