برشی از کتاب شمال نوشته فردینان سلین :
به خودم می گویم؛ آه بله، به زودی همه چیز تمام خواهد شد، أفا دیگر هرچه دیدیم پس است، می بینید دهشتیارترین بمب ?Y Z? H ?در شصت و پنج و اند سالگی چه بلایی می تواند سر شما بیاورد؟ آن هم هنگامی که دارید نفس های آخر را می کشیدا.. وسر چیزهایی بیهوده و چه هراس آور است این احساس که آدمی تمام وقت و کوشش خود را صرف این بدهیبت اهریمنی تمامیت خواه بدسرشت بکند خانم …… شما کینه ی خودتان را بفروشید و ساکت شوید»، بسیار خوب، می پذیرم! – البته خودم هم همین را می خواهم، اما به چه کسی بفروشم؟ . خریداران، همه به من رو ترش می کنند. گویا آنها جز آنچه همپالکی های کم و بیش همانند خودشان آن هم در صورتی که با چاشنی کاسه لیسی و چاپلوسی و آدم هایی از جنس ویش و چوچول باز و کاباره چی و مفتخور و بی مصرف و جلاد و نان به نرخ روز خور در هم آمیخته باشد و همه را یکجا در یک روبان باریک رنگی برایشان بپیچند و چنان به خوردشان بدهند که همزاد یا برادر خود را در آن بیایند و پس از آن آماده شوند و دست به هرکاری بزنند، نمی خرند…
بس کنید. این هایی که می گویید همه شان مسافران قطار فلاکتند و تنها ده درصدشان داوطلب هستند که البته خود شما هم یکی از آنها هستید.
نشر جامی
عنوان ________شمال |
موضوع ____ داستان های فرانسه- قرن 20 |
نویسنده ______لویی فردینان سلین |
مترجم ______ محمود سلطانیه |
ناشر ________ جامی |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1392 |
صفحه_________336 ت |
قیمت روز______195000 ت |
قیمت فروش____120000 ت |
دخ9
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.