این مترجم با اشاره به اینکه انسانها با هر دین و مذهبی، حتی افراد غیرمذهبی هر روز با این مسأله اخلاق درگیر هستند و این موضوع بعد از انقلاب فرانسه نمود بیشتری پیدا میکند، تصریح کرد: ما در زندگی روزمره حاضریم برای رسیدن به اهداف کوچک، یک سری مسائل اخلاقی بزرگتر را زیر پا بگذاریم و خط قرمزهای اصلی زندگیمان را نقض کنیم. به همین دلیل خواننده خود را با فاوست نزدیک میداند و با او همذاتپنداری میکند. خواننده میپذیرد که فاوست در مکانها و شرایط خاص، تصمیمهای نابجا و پلید بگیرد. خواننده حس میکند که اگر در همان موقعیت بود، کار فاوست را تکرار میکرد.
او درباره جایگاه زنان در این نمایشنامه گفت: زنها در فاوست حضوری کمرنگ دارند؛ در نمایشنامه فاوست بازیگران اصلی یا مردان هستند یا اشخاصی که جنسیت برای آنها تعریف نشده است یا خداوند یا ملائک و شیطان. فاوست مذکر است؛ اما تمام بازیگردانان اصلی نمایشنامه زنان هستنند و از جمله میتوان به مارگارت اشاره کرد، دختری که معصومیت خودش را برای ارتباط با فاوست از دست میدهد؛ فریب میخورد و خانوادهاش را از دست میدهد. نفر دوم، جادوگری است که فاوست به کلبهاش میرود تا نیروی جوانی را به دست بیاورد و افراد دیگری هم هستند. فاوست نماینده انسان رمانتیسیسم و انسان معاصر است. اگر فاوست اعمال پلیدش را انجام نمیداد، آیا در انتهای داستان به این شخصیت بدل میشد؟ اگر او به زندگی پیشین ادامه میداد چه جایگاهی به دست میآورد و چه سرنوشتی در انتظار او بود؟ گوته مرز باریکی بین تبیین کردن افکار و تعیین کردن افکار قائل است. او افکارش را تحمیل نمیکند. فکرهایش را باز میکند تا خواننده دربارهشان تصمیم بگیرد. اینجا باید خواننده بگوید که آیا فاوست با همه اعمال پلید و کارهای زشتش در نهایت شایسته و مستحق سرنوشتی بود که برایش درنظر گرفته شد یا خیر؟
جوزی در پایان گفت: در روند کار ترجمه علی عبداللهی کمک زیادی به من کردند و بدون این کمک نمیشد اثر به این صورت ترجمه شود. من ترجمههای اسدالله مبشری و بهآذین را خوانده بودم. قصد نداشتم این ترجمه را شروع کنم. وقتی متن اصلی به دستم رسید و کمی پیش رفتم، شیفته متن شدم و فهمیدم منظور از فاوست و دنیایی که او تصویر میکند، دنیای گستردهای است و آنچه در ترجمههای قبلی نشان داده شده، چیزی نیست که گوته میخواسته نشان بدهد. ترجمه بهآذین هم توضیح و حاشیه نداشت. پرداختن به حواشی بحث و راهنمایی خواننده برای من مهم بود. در هر بند این اثر کاوش کردم و شروع کردم به گشتن و پیدا کردن معانی اصلی و روشن کردن ابهامات تا فضا برای خواننده قابل درک شود. درباره ترجمه، باید بگویم دوست دارم کارم متناسب با متن اصلی باشد تا تغییر فضا هم به خواننده منتقل شود.
در ادامه این نشست علی عبداللهی اظهار کرد: پیش از این از فاوست سه ترجمه به فارسی موجود بود: ترجمه حسن شهباز، ترجمه اسدالله مبشری و ترجمه بهآذین. بخش اول آن را به تازگی محمود حدادی هم ترجمه کردهاند. این ترجمه کار سنگینی است با این توضیحات و زیرنویسها که مترجم به اثر افزودهاند، حجم کتاب بالا رفته است. چنین ترجمهای سنگین و زحمتبر است. کارهای کلاسیک همیشه نیاز به ترجمههای مجدد دارند. آن سه ترجمه کامل قبلی از فاوست از زبانی غیرآلمانی بوده و ترجمه کتابی مثل فاوست از زبانی غیر از زبان اصلی، پیشاپیش شکست محسوب میشود؛ چون آن ترجمهها نمیتوانند حق مطلب را ادا کنند. ترجمه آثار بزرگ حتماً باید از زبان اصلی انجام شود. آثار کلاسیک همیشه در سالهای مختلف و با تغییر نسلها باید بازترجمه شوند. تحقیقات جدید زبانشناسی و مطالعات ترجمه و تغییراتی که در زبان رخ میدهد، ارائه ترجمههای جدید از آثار کلاسیک را ضروری میکند.
عنوان ________فاوست گوته |
موضوع ____ ادبیات خارجی |
نویسنده ____یوهان ولفگانگ فون گوته |
مترجم ______ سعید جوزی |
ناشر ________ گل آذین |
قطع ___________وزیری |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1399 |
صفحه_________710 |
قیمت روز______ 230000 ت |
قیمت فروش____140000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.