از پنجره رو برمی گردانم. از چه چیزی پشیمانم؟ از اینکه در اولین فرصتی که پیش آمد بیرون رفتم. از اینکه دنیا را دیدم و عاشقش شدم. از اینکه عاشق آلی شدم. حالا که می دانم همه ی آن چیزها را از دست داده ام، چطور می توانم بقیه ی عمرم را با این عذاب سر کنم؟ چشم هایم را می بندم و سعی می کنم بخوابم. اما تصویر چهره ی قبلی مامان، آن همه عشق فداکارانه ای که در چشم هایش موج می زند، دست از سرم برنمی دارد. پس به این نتیجه می رسم که عشق چیز فوق العاده وحشتناکی است. دوست داشتن کسی به همان شدت که مامان من را دوست دارد باید شبیه جان کندن قلب آدم بیرون از سینه اش، بدون پوست، بدون استخوان و بدون هیچ محافظه ای باشد.
عشق چیز وحشتناکی است و از دست دادنش از آن هم بدتر است.
عشق چیز وحشتناکی است و از دست دادنش از آن هم بدتر است.
عنوان _______همه چیز همه چیز |
موضوع ____ داستان خارجی |
نویسنده _____ نیکولا یون |
مترجم ____نازیلا محبی |
ناشر ______نون |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1399 |
صفحه_______290 |
قیمت روز______ 85000 ت |
قیمت فروش____50000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.