ونگوگ میتوانست نقش خود را بکشد و از خود بگوید اما کاری را که در حق چهره خود انجام داد دربارۀ چهرۀ نقاشی نمیتوانست بکند به عبارت دیگر هیچ تصویری از خود نقاشی نمیگوید نقاشی از بیان نقاشی ناتوان است پرتره ونگوگ از دیگری می گوید از ونگوگ میگوید از خالق خود میگوید اما از خود نمیگوید نقاشی چیز را میکشد جز اصل خود را اصل نقاشی چیست که در نقاشی دیده نمی شود؟
آیا نقاشی همین است که میبینیم و به راستی همین که میبینیم بر هیچ چیز دیگری متکی نیست؟ آیا نقاشی همه این ظاهر است و آن “هم آنجا “سـت که به نقش می نگرند و ساعتها خیره بر نقشی میشوند به دنبال چه میگردند؟ آیا آنها همه در کار ظاهر خوانیاند؟ آیا ظاهر بینی این اندازه درنگ میطلبد؟ آیا این همه حیرانی و سرگشتگی و دلدادگی تنها منشأ ظاهری دارد و یکسره در معرض دید است دیده نمیشود مگر با تأمل بسیار؟! مگر ظاهر جز سرراست میتواند باشد آیا به راستی آنچه سرراست و ظاهری است د را از میتواند این همه ما را در بند خویش ،کند مفتون نماید و همه چیز جز خاطرمان محو کند؟ این چه ظاهری است که دیگر ظاهرها و باطنها را از نظر ما محو می کند؟ اگر آن سرراست است چرا کار ما با آن پایان نمیگیرد چنانکه با دانش و فن و مانند آن پایان میگیرد. چرا باز به سراغ آن می رویم از آنچه میخواهیم؟ خوب میدانیم که اصل نقش در جای دیگری جز خود نقاشی است. اصل نقش خارج از نقاشی است
عنوان ________ هنر دوران مدرن |
موضوع ____هنر |
نویسنده ____ژان ماری شفر |
مترجم ______ ایرج قانونی |
ناشر ________ اگه |
قطع ___________ وزیری |
جلد ____________سخت |
چاپ __________ 1390 |
صفحه________ 496 |
قیمت روز______ت |
قیمت فروش____ 150000ت |
ه 3
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.