بخشی از کتاب یکی از ما دروغ می گوید : سایمون لیوانش را بالا می گیرد و می گوید: «طعم افتضاحی داره. » لیوان از دستش می افتد، چشم هایم را تنگ می کنم و به نمایش مسخره اش نگاه می کنم. حتی وقتی که روی زمین ولو می شود، هنوز هم فکر میکنم دارد سر به سرمان می گذارد، اما بعد سرفه های عجیبش شروع می شود. برانوین زودتر از بقیه بلند می شود و کنارش زانو می زند و می گوید: «سایمون، حالت خوبه؟ یه دفعه چی شد؟ میتونی حرف بزنی؟» از صدایش نگرانی موج می زند و همین کافی است تا من هم از سر جایم بلند شوم.
ولی نیت سریع تر است، از من رد می شود و کنار برانوین می رود و می گوید: «خودکار.» نگاهش به صورت قرمز سایمون است. «خودکار داری ؟ سایمون سرش را به سختی تکان می دهد و به گلویش چنگ می زند خودکار روی میزم را بر می دارم و سعی می کنم آن را به نیت بدهم، شاید می خواهد تکنیک اورژانسی یا یک همچین چیزی را انجام دهد، نیت طوری نگاهم می کند که انگار عقب مانده ام می گوید: «خودکار اپی نفرین» بعد کوله سایمون را زیرورو می کند و ادامه می دهد: « واکنش آلرژیک داره.»
نشر کوله پشتی
عنوان ________یکی از ما دروغ می گوید |
موضوع _____ داستان های انگلیسی-قرن 21 |
نویسنده _______کارن ام. مک منس |
مترجم _______فائزه ابراهیمی |
ناشر ________کوله پشتی |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1398 |
صفحه_________328 |
قیمت روز______42000 ت |
قیمت فروش____ 26000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.