در واقع می خواستم نویسنده شوم؛ اما پس از وقایعی که برایتان خواهم گفت مهندس زمین شناسی و پیمانکار شدم. مبادا خوانندگانم گمان کنند چون شروع به گفتن حکایتم کرده ام ماجراها به پایان رسیده و پشت سر گذاشته شده است، زیرا هر بار با به یاد آوردن اتفاقات بیشتر در آن ها فرو می روم. برای همین، حس می کنم شما نیز به دنبال من به درون رازهای پدر و پسر کشیده خواهید شد. سال 1985، پشت بشیکتاش در آپارتمانی نزدیک کاخ ایهلامور زندگی می کردیم. پدرم داروخانه ی کوچکی داشت به نام حیات. داروخانه یک شب در هفته تا صبح باز و پدرم کشیک بود. شب هایی که کشیک بود، شامش را من برایش می بردم. دوست داشتم وقتی پدر قد بلند، لاغر و خوش تیپم کنار صندوق غذا می خورد در داروخانه ای که بوی دارو می داد بمانم…
عنوان _______زنی با موهای قرمز |
موضوع ____ داستان خارجی |
نویسنده _____ اورهان پاموک |
مترجم ____ مژده الفت |
ناشر ______ نون |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1397 |
صفحه_______260 |
قیمت روز______ 85000 ت |
قیمت فروش____50000 ت |
دخ 27
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.