در ۱۹۶۷ جوانی که تازه وارد سی سالگی شده بود از جامعه کوچک آسیایی تبار ایرینگا در تانزانیا دیدن کرد مرد جوان پیشینهای بسیار غریب داشت. مادرش انگلیسی پدرش نیمه ایتالیایی و خود او یکی از ثروتمندترین مردان دنیا بود. او برای انجام بخشی از وظایف مذهبی اش به ایرینگا و جامعه کوچک ۸۰۰ نفری آسیایی آن آمده بود ایرینا یکی از مناطق تانزانیا است که کسی درباره آن چیزی نشنیده است و هرگز آدمهای سرشناس از آن دیدار نمیکنند ولی دیدار آن مرد جوان آنقدر مهم بود که برای خانه ای که قرار بود در آن زندگی کند
ساختمانی اضافی ساختند این ساختمان به سبکی که محلیها سبک غربی مینامند یعنی با حمام و توالتی مناسب و وان ساخته شده بود مرد جوان هنگام اقامت خود در ایرینگا در این وان حمام کرد و اگر مدتها پس از رفتن او آبی که او در آن حمام کرده بود در بطریهایی ذخیره نشده بود تذکر این نکته لازم نمی آمد. جامعه آسیایی ایرینگا مرد جوان را دارای مقامی شامخ میدانستند و از خرید بطریهای آب حمام او و نگاه داشتن آن در خانه هایشان به عنوان نشانه مسلم رهبرشان، خوشحال بودند. آن مرد جوان اکنون تا اندازه ای پیر شده است. در ۱۳ دسامبر ۱۹۸۳ چهل و هفتمین سال تولد خود را جشن گرفت با اینکه هنوز خوش سیما ،است سالها کار سخت پشت سر نهاده و بدون خودنمائی لباس میپوشد
عنوان ________ آقاخان ها |
موضوع _____تاریخ |
نویسنده _______ ماهر بوس |
مترجم _______محمود هاتف |
ناشر ________ کتابسرا |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1376 |
صفحه_________582 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____ 100000 ت |
تا 31
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.