این کتاب به زبان طنز دربرگیرندهی گوشههایی از حوادث پس از مرگ نادرشاه تا سلطنت فتحلی شاه قاجار است. نویسنده در بخشی از کتاب از یکی از مداحان دربار نادر یعنی میرزا احمدیخان استرآبادی نام میبرد. او که در خدمت نادر به نانی و مانی رسید و در وصف او کتابها نگاشت، در پیشگاه برادرزاده و قاتل همهی اعضای خانوادهی او یعنی علیشاه (عادلشاه) دست به سینه ایستاده و قتلعام خاندان نادر را نظاره کرد و لب نجنبانید. سپس بر آستان ابراهیم شاه، برادر و دشمن علیشاه بوسه زد و پس از آن در محضر شاهرخ شاه، قاتل عادلشاه و ابراهیمشاه، اظهار بندگی کرد و پس از اینها به درگاه کریمخان زند، راهیافت و تا پایان عمر در نهایت تنغم و آسایش زندگی میکرد. برخی عناوین کتاب عبارت است از: یک مملکت و هفت پادشاه، پیرزنها را نباید دست کم گرفت، اشارهای به خصوصیات اخلاقی وکیل الرعایا، از شاه سوم چه خبر؟، اسارت آغا، فکر شاهکشی ممنوع، وقتی شاه اختیار خود را به دست مقنیها بسپارد، و اگر آغامحمدخان خواجه نبود!.
عنوان ________طنز تلخ تاریخ |
موضوع ____ تاریخ |
نویسنده ____حسن شیدا |
مترجم ______ |
ناشر ________ دادار |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1385 |
صفحه_________357 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____20000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.