تابستان همه حرفش را می زدند : چطور ایزابل ، ته تقاری خانواده ریچاردسون بالاخره به سرش زد و خانه را به آ تش کشید کل بهار حرف از میرابل مک کلوی کوچک بود – یا بسته به اینکه کدام طرفی بودی در باره می لینگ چو – و حالا بالاخره موضوع جدید و هیجان انگیزی برای حرف زدن پیدا شده بود. آن شنبه در مه کمی بعد از ظهر خریدارانی که سبدهای خرید خود را در هاینن این ور و آن ور می بردند صدای آژیر ماشین های آتش نشانی را شنیدند که به سمت تالاب اردک می رفتند.ساعت دوازده و ربع چهارتای آن ها در خط قرمزی نا منظم در مقابل پارک لند دراید پارک کرده بودند جایی که هر شش اتاق خواب خانه ریچاردسون در آتش بود و هر کسی از نیم مایل آن طرف تر می توانست دودی که مثل ابر سیاه و متراکم صاعقه دار از درختان بالا می رفت را ببیند.
عنوان ________آتش های کوچک |
موضوع ____ داستان خارجی |
نویسنده ______سلست اینگ |
مترجم ______ فاطمه قربانپور |
ناشر ________شمشاد |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1397 |
صفحه_________290 |
قیمت روز_____25000 ت |
قیمت فروش____15000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.