بخشی از کتاب تبعیدگاه خارک :
شبها ساعت ۹ خاموشی اعلام میشد ما که میدانستیم از پیش مجلس شعرخوانی را آماده میکردیم حباب مقوایی که از جعبه های شیرینی ترتیب داده بودیم و با نخ بالا می رفت روی لامپ را می پوشاندیم، از سوراخهایی که در مقوا تعبیه شده بود، نور کمی در فضا پخش می شد، فضای مناسبی برای شعر خوانی درست میشد آنگاه بود که اخوان شعرخوانی آغاز میکرد، سوزی در دلش بـود کـه شنونده منقلب میشد
دوست داشت که خود را درویش بخواند، برای همین بیشتر اشعار عارفانه میخواند. اخوان در زرهی واقعاً گل کرد شعر را با آواز خوش می خواند گذشته از شعرخوانی شبانه بعد از ظهرها هم در هشتی جمع میشدیم و به شعر سرایی درویش گوش میدادیم و گاهی من نگارنده با غزلی از حافظ آنها را به بزم رند خراباتی دعوت میکردم. سختی های زندان به طبع حساس او سازگار نبود و آرزوی رهایی داشت و او که خود به راز درونش آشنا بود در همان ابتدا در زندان موقت این بیت را سروده بود
اگر رستم از دست این دستگاه من و کنج میخانه و مدح شاه
بعد از آزادی از زندان ،موقت شعر را به این مضمون برای بی آزار می فرستد:
اگر رستم از دست این دستگاه من و کنج میخانه و هجو شاه
مصطفی بی آزار میگفت یک روز به پرتو علوی :گفتم نصف لنگ تو هم نمیشه ببین چقدر شعر حفظه همه از طعنه من خندیدند چون که پرتو علوی دراز قامت و لاغر بود درست عکس اخوان که کوتاه قد و چاق و چله بود اما قسمت نبود که این همدمی به طول انجامد.
عنوان : تبعیدگاه خارک |
موضوع : تاریخ |
نویسنده : ابوالقاسم انجوی شیرازی |
مترجم : |
ناشر : چاو |
قطع : رقعی |
جلد : نرم |
چاپ : 1384 |
صفحه : 180 |
قیمت روز : |
قیمت فروش : 45000 ت |
ت 46
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.