اوه رزاموندا! رزاموندا! چه شب زیبای فراموش ناکردنی! چه خوشبختیِ بینظیری! انگار فرشتۀ ظریف مهربانی با هزار قلب و هزار نور و هزار صدا تدارکش دیده بود. اوه رزاموندا! تو اگر نگاهی بر من بیاندازی، من دیگر مقاومت توانست نخواهم کرد. دیگر مقاومت توانست نخواهم کرد… رزاموندای من، رزاموندای من، تمام هستی من، تمام زندگی من، تمام و تکتک نفسهای من، ارزانی عشق تو… خوشت میآید؟ زمان جوانیهای من بود، وقتی رزاموندا تریستانو را نگاه نگاه میکرد، و هرچه رزاموندا تریستانو را بیشتر نگاه میکرد، رزاموندا بیشتر زیبا میشد.
عنوان _______تریستانو می میرد |
موضوع ____ داستان خارجی |
نویسنده _____ آنتونیو تابوکی |
مترجم ____قلی خیاط |
ناشر ______نگاه |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1397 |
صفحه_______200 |
قیمت روز______25000 ت |
قیمت فروش____15000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.