اگر یک جو شعور داشتند و از نوک دماغشان آن طرف ترها را دیده بودند، می فهمیدند که هر کس خلق و خویی دارد. مثلاً شما دلتان نمی خواهد حرف بزنید. خوب، به کسی چه مربوط است؟ اما در این دوازده روزی که من افتخار هم اتاق بودن با شما را پیدا کرده ام، این طور دستگیرم شده است که شما گوش می کنید. بیشتر از صداها به رنگ ها و شکل ها و حرکت ها گوش می کنید. البته با صداها مخالفتی ندارید. آن ها را می شنوید، ولی به آن ها گوش نمی دهید. از این بابت به شما حق می دهم. صدای آدم ها برای تان یکنواخت شده است. گذشته از یکنواختی، حتماً از تفسیر و تعبیر حرف ها خسته شده اید. می دانید که هیچ کس همان چیزی را نمی گوید که می خواهد بگوید، اما از شما توقع دارد که همان چیزی را بفهمید که او می خواهد بگوید. مسخره نیست؟ تهوع آور نیست؟ تازه اگر شما برگردید به او بگویید که از حرفش همان چیزی را فهمیده اید که او می خواسته است بفهمید، فریادش بلند می شود که آدم بدبین و بدفکری هستید.
عنوان _______حرف و سکوت |
موضوع ____ داستان |
نویسنده ___ محمود کیانوش |
مترجم _____ |
ناشر ______فرهنگ جاوید |
قطع ___________پالتویی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1399 |
صفحه______170 |
قیمت روز______39000 ت |
قیمت فروش____24000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.