پیش از این داستانهای دیگری از طاهره علوی خواندهایم: زن در باد، زندگی من در سهشنبهها اتفاق میافتد، من و هایدگر، من و اتاقهای زیرشیروانی و اینك داستان بلند خانم نویسنده كه با كنكاش درونی زن میانسالی به نام ناهید شروع میشود و روایت آن شیوهی متفاوتی دارد: «شما لاغر و دراز بودید (قد 173 سانتیمتر) و نویسنده (از نوع بدبختاش) با زنانگی ناپیدا و بیحضور. موهایی داشتید سیاه و ابروهایی پرپشت، كمی هم خشن بودید (احتمالاً خیلی بیشتر از كمی) شاید اصلاً این خلق نحستان بیش از بقیهی خلق و خوهایتان به چشم میآمد». این روایت تا انتهای كتاب حفظ میشود و به همین شكل برشی از اتفاقات زندگی این زن را بازمیگوید. «روزها چه كند میگذشتند و چه طاقتفرسا! یكی پس از دیگری به امید اینكه چیزی تغییر كند حال آنكه تغییری در كار نبود. همه چیز در همان حالت و همان مرحله مانده بود. اصلاً انگار زمان متوقف شده بود. شما كه بهطور حتم یكی از اصحاب كهف بودید؛ در زمانی جامانده و فراموش شده. درحالی كه دیگران میرفتند و میآمدند، میخوردند و میخوابیدند، دوست میداشتند و دوست داشته میشدند، شما در همان جای چند ماه پیش بودید». (از متن كتاب)
عنوان ________ خانم نویسنده |
موضوع ____ داستان ایرانی |
نویسنده ____ طاهره علوی |
مترجم ______ |
ناشر ________آگاه |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1384 |
صفحه_________190 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____30000 ت |
دا 9
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.