بخشی از کتاب سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله :
شنبه دوّم رجب، توقف در قم
امروز صبح از خواب برخاسته زیارت مشرّف شدیم بعد در خانه نهار خورده در زیرزمین خوابیدیم حقیقتاً، خانه خوبی اینجا دارد.
امین السلطان خوب خانه [ای] ساخته [است] ،من دلم خواست که اینجا مجاور بشوم امروز یک گوسفند گفتم حاجی سیداحمد ،گرفت برای تصدق آقامیرزا اسدالله خان دادم به خودش گفته نذری بکشید. کشتند، به مردم دادند.امروز جناب معتصم ،الملک خیلی پریشان است برای برادرش خدا شفا کرامت فرماید. زن حاجی خان با بچه هایش امروز آمدند پیش من زن حاجی خان میگفت حال ناخوش خیلی خراب است
یک شنبه، سوم رجب، توقف در قم
امروز صبح بعد از صرف ،چای چادر کرده به عزم زیارت علی ابن جعفر (ع) بیرون آمدیم چند نفر امامزاده ها را زیارت کردیم برگشته حضرت معصومه را زیارت کرده آمدیم خانه دیدیم سیده خانم با اخم [و] تخم ،زیاد بارها را میبندند .گفتم چه خبر است؟ گفت: امروز، کوچ .است باور کردم فرستادم آقامیرزا احمد خان آمده، گفت: «بله» چه کنم؟ گفته زودتر ناخوش را به طهران برسانید قرار شد عصری برویم ما هم کارهامان را .کردیم
عنوان : سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله |
موضوع : تاریخ |
نویسنده : سکینه سلطان وقارالدوله |
مترجم : |
ناشر : پانیذ |
قطع : رقعی |
جلد : نرم |
چاپ : 1384 |
صفحه : 140 |
قیمت روز : |
قیمت فروش : 40000 ت |
ت46
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.