خیلی وقت پیش بود.به دلم افتاد رمانی بنویسم.ملت عشق.جرئت نکردم بنویسمش.زبانم لال شد.نوک قلمم کور.کفش آهنی پایم کردم.دنیا را گشتم.آدم هایی شناختم.قصه هایی جمع کردم.چندین بهار از آن بهار گذشته.کفش های آهنی سوراخ شده؛من اما هنوز خامم،هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی… مولانا خودش را ((خاموش))می نامید؛یعنی ساکت.هیچ به این موضوع اندیشیده ای که شاعری،آن هم شاعری کوچک که آوازه اش عالمگیر شده.انسانی که کار و بارش،هستی اش،چیستی اش،حتی هوایی که تنفس می کند چیزی نیست جز کلمه ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می شود که خودش را((خاموش)) بنامد؟
عنوان ________ملت عشق |
موضوع ____ داستان خارجی |
نویسنده ____الیف شافاک |
مترجم ______ ارسلان فصیحی |
ناشر ________ ققنوس |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1399 |
صفحه_________517 |
قیمت روز______ 295000 ت |
قیمت فروش____180000 ت |
دخ 14
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.