ژاک لاکان

برشی از کتاب ژاک لاکان :
سرانجام می رسیم به بحث انگیزترین و مجادله آمیزترین حوزه روانکاوی لاكان: مفهوم پردازی جنسیت زنانه. كلمات قصار تحریک کننده لاکان از جمله این که «زن وجود ندارد» و «چیزی به نام رابطه جنسی وجود ندارد، به همان اندازه با خشم و انزجار مواجه شده است که با دفاع دور و دراز و پرشور. تفكر لاکان در باب جنسیت زنانه به دو مرحله عمده تقسیم می شود: در مرحله اول، او تمایل داشت جنسیت را بر مبنای مفهوم فالوس تفکیک کند و در این جا با توجه به تفکر فروید به نوآوری مهمی دست یافت. به نزد فروید، مسئله تفاوت جنسی حول محور «عقدة اختگی» می چرخد، یعنی حول این مطلب که فرد قضیب دارد» یا «ندارد.» اما به نزد لاكان، اختگی فرایندی نمادین است که نه به معنای قطع قضيب فرد، بلکه به معنای قطع ژوئیسانس او و تشخیص یا بازشناسی فقدان است، سوژه برای بازنمایی این فقدان دو راه ممکن پیش رو دارد: «فالوس داشتن» یا «فالوس بودن» (آدامز،۱۹۶۶b). به عقیده لاكان، مردانگی متضمن ژست داشتن فالوس یا تظاهر به آن است، در حالی که زنانگی متضمن نقاب فالوس بودن بر چهره زدن است
نشر ققنوس