نویسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخهها و كتابها، برخى از آداب نسخهشناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مىكند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است
مقاله دوم، شامل سه بخش زير است:
بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نامگذارى آن مىباشد.[۶]
بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. ابن نديم در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است.[۷]
بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كردهاند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ایرانى به نام هروى، صاحب كتابهاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد سيبويه» و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نویسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل».[۸]
مقاله سوم کتاب کتاب الفهرست در سه بخش تنظيم شده است:
بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتابهاى آنان است كه مشهورترين آنها، صالح بن عمران معروف به صفدى بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است.[۹]
بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مىتوان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد.[۱۰]
بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مىباشد.[۱۱]
مقاله چهارم کتاب کتاب الفهرست شامل دو بخش است:
بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كردهاند كه بهصورت فهرستى آمده است؛ مثلاًنام شاعران و قبيلههایى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمعآورى كرده، بهطور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شیعیان، بنى عدنان و بنى حارث.[۱۲]
در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ایرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است.[۱۳]
بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نویسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مىبرد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مىپردازد.[۱۴]
بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. ابن نديم در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خواندهاند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خونخواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عدهاى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شیعیان من» خطاب مىكرد».[۱۵]
بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آنها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مىباشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتابهایشان را در خفا نگهدارى میكردند.[۱۶]
بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نویسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نویسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مىبرد، سپس درباره حلاج، مذهب او و پيروانش مىنويسد.[۱۷]
در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتابهایى كه تصنيف كردهاند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق.[۱۸]
در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست.[۱۹]
نویسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولین كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. ابن نديم كتابهاى زيادى را از او نام برده كه مهمترين آنها، «إيضاح» و «الأصول» است.[۲۰]
در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتابهاى ايشان نام برده شده است. سليم بن قيس هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آنهاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابىعياش پناه برد.[۲۱]
مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است:
بخش اول، درباره فلاسفه، طبیعین و منطقيين و كتابهاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسی به عربى اشتغال داشته است.[۲۲]
در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقىدانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولین بار در طب سخن راندهاند، بحث به ميان آمده است.[۲۳]
مقاله هشتم درباره افسانهسرايان ایرانى و هندى و تأليفات آنها، افسونگران، دعانويسان، ساحران و شعبدهبازان است.[۲۴]
در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده.[۲۵]است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولین كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد.[۲۶]
بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، بهاجمال معرفى كرده است.
عنوان _______کتاب الفهرست |
موضوع ____ تاریخ |
نویسنده _____ابن ندیم |
مترجم ____محمدرضا تجدد |
ناشر ______ امیرکبیر |
قطع ___________وزیری |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1366 |
صفحه_______810 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____170000 ت |
ک15
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.