نام پدرم «ترقائی» بود و جزو ملاكین خرده پای شهر «کش» به شمار می آمد و بین مردم آن شهر احترام داشت.
قبل از اینکه من متولد شوم، پدرم در خواب دید مردی نیکومنظر، مانند فرشته ، برابرش نمایان شد و شمشیری به دست پدرم داد. پدرم شمشیر را از مرد گرفت و از چهار سمت به حرکت درآورد و ناگهان از خواب بیدار شد. ظهر روز بعد، پدرم برای ادای نماز به مسجد رفت و مثل روزهای دیگر به شیخ زیدالدین امام مسجد محله اقتدا کرد و نماز خواند. پس از خاتمه نماز خود را به شیخ رسانید و خواب شب گذشته را حکایت کرد. شیخ از پدرم پرسید: «چه موقع از شب این خواب را دیدی؟»
پدرم گفت: «نزدیک صبح»
شیخ زیدالدین اظهار کرد: «تعبیر خواب تو این است که خداوند به تو پسری خواهد داد که با شمشیر خود جهان را خواهد گرفت و دین اسلام را در سراسر آن توسعه خواهد داد. زنهار که از تربیت آن پسر غفلت کنی. از همان اوایل کودکی او را به مدرسه روانه کن تا درس بخواند و خط بنویسد، قرآن را به او تعلیم بده.»
قبل از اینکه من متولد شوم، پدرم در خواب دید مردی نیکومنظر، مانند فرشته ، برابرش نمایان شد و شمشیری به دست پدرم داد. پدرم شمشیر را از مرد گرفت و از چهار سمت به حرکت درآورد و ناگهان از خواب بیدار شد. ظهر روز بعد، پدرم برای ادای نماز به مسجد رفت و مثل روزهای دیگر به شیخ زیدالدین امام مسجد محله اقتدا کرد و نماز خواند. پس از خاتمه نماز خود را به شیخ رسانید و خواب شب گذشته را حکایت کرد. شیخ از پدرم پرسید: «چه موقع از شب این خواب را دیدی؟»
پدرم گفت: «نزدیک صبح»
شیخ زیدالدین اظهار کرد: «تعبیر خواب تو این است که خداوند به تو پسری خواهد داد که با شمشیر خود جهان را خواهد گرفت و دین اسلام را در سراسر آن توسعه خواهد داد. زنهار که از تربیت آن پسر غفلت کنی. از همان اوایل کودکی او را به مدرسه روانه کن تا درس بخواند و خط بنویسد، قرآن را به او تعلیم بده.»
عنوان _______منم تیمور جهانگشا |
موضوع ____ رمان تاریخی |
نویسنده _____مارسل بریون |
مترجم ____ذبیح الله منصوری |
ناشر ______تاو |
قطع ___________وزیری |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1399 |
صفحه_______900 |
قیمت روز______ 175000 ت |
قیمت فروش____110000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.