آدم هایی مثل چارلی وقتی از جنگ ناامید می شوند عصبی می شوند. اما من با او فرق داشتم. من بعد از چند خرابکاری اول فهمیدم واقعا نمی توانم مثل ایک خلبان جنگنده پرواز کنم. هواپیما برای شروع آماده نبود. تمام کاری که می توانستم انجام بدهم این بود که سعی کنم ماتیلدا را سالم نگه دارم. خب همه ما زندگی می کردیم تا روز بعد پرواز کنیم، و اگر بخواهم صادق باشم، آماده نبودن ماتیلدا برای من هم بهتر بود.
من خلبان حرفه ای نبودم. می خواستم در صورت حمله از دوستانم محافظت کنم. اما شلیک کردن به آدم های دیگر؟ جنگیدن در آسمان؟ من این کار را به نفرات دیگر محول و سرم را گرم کار خودم کردم که به اندازه ی کافی برای من سخت و مهم بود.
من خلبان حرفه ای نبودم. می خواستم در صورت حمله از دوستانم محافظت کنم. اما شلیک کردن به آدم های دیگر؟ جنگیدن در آسمان؟ من این کار را به نفرات دیگر محول و سرم را گرم کار خودم کردم که به اندازه ی کافی برای من سخت و مهم بود.
عنوان _______ 1917 |
موضوع ____داستان خارجی |
نویسنده _____کلی گاردینر |
مترجم ____شیما آبیاری |
ناشر ______ جمهوری |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1400 |
صفحه_______260 |
قیمت روز______ 110000 ت |
قیمت فروش____70000 ت |
دخ 12
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.