دیوانِ اَلْبَسه، نقیضهای طنزآمیز دربارۀ پوشاک، از مولانا محمود بن امیر احمد، معروف به نظام قاری یزدی/ شیرازی (زنده در ۸۶۶ ق/ ۱۴۶۲ م).
شاعر از واژگان رایج در میان جامهدوزان و بافندگان دورۀ خود برای اشعار خویش بهرۀ فراوان گرفته است. به گفتۀ شاعر، وی به پیروی از بسحاق اطعمه که به طنز، توصیف غذاها را موضوع شاعری کرده بود، توصیف انواع جامهها را موضوع شعر خویش قرار داد: «با خود اندیشه کردم که چون شیخ بسحاق [اطعمه] ــ علیه الرحمة ــ در اطعمه، دیگ خیال بر آتش فکرت نهاد، من نیز در البسه، اقمشۀ معانی در کارگاه دانش به بار نهم … فیالجمله، از او کشگینه و از ما پشمینه … اگر آنجا بورانی است، اینجا بارانی است … اگر آنجا پیاز و سیر است، اینجا والا و حریر است … اگر آنجا کیپا ست، اینجا دیبا ست … » (ص ۹). بهزادی طنز او را لباسی معرفی، و در مقابل طنز طعامی بررسی میکند (ص ۴۳۴). باستانی پاریزی نیز اصطلاح طنز دلقی را در مقابل طنز حلقی (غذایی) برای آن به کار برده است (ص ۱۰-۱۲). میرزا حبیب اصفهانی در مقدمۀ کوتاه بر دیوان البسه، فایده و هدف کتاب را حفظ، تفهیم و تعلیم لغات و اصطلاحات البسه ذیل اشعار مطبوع و ماندگار، و دفع ملال میداند (ص ۴).
شاعر از واژگان رایج در میان جامهدوزان و بافندگان دورۀ خود برای اشعار خویش بهرۀ فراوان گرفته است. به گفتۀ شاعر، وی به پیروی از بسحاق اطعمه که به طنز، توصیف غذاها را موضوع شاعری کرده بود، توصیف انواع جامهها را موضوع شعر خویش قرار داد: «با خود اندیشه کردم که چون شیخ بسحاق [اطعمه] ــ علیه الرحمة ــ در اطعمه، دیگ خیال بر آتش فکرت نهاد، من نیز در البسه، اقمشۀ معانی در کارگاه دانش به بار نهم … فیالجمله، از او کشگینه و از ما پشمینه … اگر آنجا بورانی است، اینجا بارانی است … اگر آنجا پیاز و سیر است، اینجا والا و حریر است … اگر آنجا کیپا ست، اینجا دیبا ست … » (ص ۹). بهزادی طنز او را لباسی معرفی، و در مقابل طنز طعامی بررسی میکند (ص ۴۳۴). باستانی پاریزی نیز اصطلاح طنز دلقی را در مقابل طنز حلقی (غذایی) برای آن به کار برده است (ص ۱۰-۱۲). میرزا حبیب اصفهانی در مقدمۀ کوتاه بر دیوان البسه، فایده و هدف کتاب را حفظ، تفهیم و تعلیم لغات و اصطلاحات البسه ذیل اشعار مطبوع و ماندگار، و دفع ملال میداند (ص ۴).
نظام قاری از نقیضهپردازان قرن ۹ ق است که دیوان او سراسر نقیض اشعار شاعران معروف ادب فارسی دربارۀ پوشاک و متعلقات آن است. او در شیراز میزیست؛ از زندگی وی اطلاعی در دست نیست؛ بنابر قدیمترین نسخۀ دیوان البسه به تاریخ ۸۶۵ ق (موجود در کتابخانۀ اونیورسیتۀ استانبول، شم ۵۷۱)، میتوان پی برد که قاری در قرن ۹ ق میزیسته است و بهسبب یادکرد از شاعرانی چون قاسم انوار (د ۸۳۷ ق)، عصمت بخارایی (د ۸۲۹ ق) و شیخ آذری (د ۸۶۶ ق) در دیوان، باید مقارن و معاصر آنان باشد (نک : مشیری، ۶). حسین کاشفی نیز او را شیرازی میخواند (ص ۳۷). گویا علت اشتباه اهل ادب در یزدینامیدن نظام قاری سخن براون (ص ۲۹۱، ۳۴۰، ۴۶۷، ۴۶۹)، و به تبعیت از وی، ذبیحالله صفا (۴/ ۱۹۸) است که او را نظام محمود قاری یزدی خواندهاند. ممکن است وی از یزدیهای ساکن شیراز بوده باشد. با توجه به نام و مقدمۀ دیوان او، وی قاری قرآن و محدث و شعرشناس بوده، و بهسبب وسعت اطلاعاتش در البسه و خیاطی، بیشک در این رشته نیز دستی داشته است. نظام قاری با آن همه پوشاک که نام میبرد، گویا از همه بیبهره بوده است: به رختخانۀ قاری خرام و زینت بین/ که متکای مهش، گردبالش طنبی است (نک : باستانی، همانجا؛ دربارۀ وی، نک : اثرآفرینان، ۴/ ۳۱۳؛ براون، ۴۶۷-۴۶۹؛ نفیسی، ۱/ ۳۲۰؛ خاضع، ۱/ ۲۵۰-۲۵۵؛ آقابزرگ، ۹(۱)/ ۸۹؛ خیامپور، ۲/ ۷۳۰).
نظام قاری در پرداخت دیوان خود از ۳ نوع نقیضۀ لفظی، نقیضۀ صوری و نقیضۀ درونمایهای بهره گرفته است و با استفاده از اصطلاحات خیاطی و جامهها و پارچهها، و به شیوهای طنزآمیز، به انتقاد از مسائل اجتماعی، اخلاقی، شغلی و گاه سیاسی میپردازد (عزتیپرور، ۱۵۰).
دیوان البسه شامل اشعار گوناگون و قطعات پراکنده، با مضامین جامهها و خیاطی (ص ۱۲۹) و رسالههای منثور است: رسالۀ تعریفات، نامۀ پشم به ابریشم، قصیدۀ آفاق و انفس (ص ۱۱-۱۵)، جنگنامۀ مویینه و کتان (ص ۱۵-۲۰)، منظومۀ اسرار ابریشم (ص ۲۰-۲۱)، مثنوی جنگنامه به اسلوب شاهنامه، مناظرۀ طعام و لباس (ص ۱۲۹-۱۳۳)، صفت خوابدیدن و حمام (ص ۱۳۳-۱۳۵)، رسالۀ اوصاف شعرا در امتیازات شعرا در انواع سخن چون «مقالات عطار» و «اسرار مولانا» و «مخترعات خاقانی» و «شطحیات سنایی» و «حقایق عراقی» و «محرّمات نزاری» و «مدایح انوری» (ص ۱۳۵-۱۳۹)، قصۀ دزد رخت را بشنو (ص ۱۳۹-۱۴۳)، مکتوب صوف به اطلس (ص ۱۴۳-۱۴۷)، عرضهداشت زیباعلیا (ص ۱۴۷- ۱۴۸)، نشانی که در شأن کلاه نوروزی در دیوان البسه نوشتهاند (ص ۱۴۹)، آرایشنامه در فن آرایشگری (ص ۱۵۰-۱۵۷)، دهوصل به تقلید «دهفصل» عبید زاکانی در تطبیق اصطلاحات ادبی با البسه (ص ۱۵۷-۱۶۵)، و رسالۀ صدوعظ به تقلید از «صدپند» عبید زاکانی شامل صد جملۀ پندآموز (ص ۱۶۵-۱۷۲). آخرین قسمت دیوان البسه، منظومهای با عنوان کتاب مخیطنامه (اغلب بهغلط مخیلنامه ثبت شده)، در جنگ صوف و کمخا به بحر متقارب است (ص ۱۷۳-۱۹۵). حبیب اصفهانی نیز فهرستی شامل لغات مشکل و نامهای رنگهای مشهور و انواع پوستین در پایان کتاب اضافه کرده است (ص ۱۹۵-۲۰۷).منبع متن
نظام قاری در پرداخت دیوان خود از ۳ نوع نقیضۀ لفظی، نقیضۀ صوری و نقیضۀ درونمایهای بهره گرفته است و با استفاده از اصطلاحات خیاطی و جامهها و پارچهها، و به شیوهای طنزآمیز، به انتقاد از مسائل اجتماعی، اخلاقی، شغلی و گاه سیاسی میپردازد (عزتیپرور، ۱۵۰).
دیوان البسه شامل اشعار گوناگون و قطعات پراکنده، با مضامین جامهها و خیاطی (ص ۱۲۹) و رسالههای منثور است: رسالۀ تعریفات، نامۀ پشم به ابریشم، قصیدۀ آفاق و انفس (ص ۱۱-۱۵)، جنگنامۀ مویینه و کتان (ص ۱۵-۲۰)، منظومۀ اسرار ابریشم (ص ۲۰-۲۱)، مثنوی جنگنامه به اسلوب شاهنامه، مناظرۀ طعام و لباس (ص ۱۲۹-۱۳۳)، صفت خوابدیدن و حمام (ص ۱۳۳-۱۳۵)، رسالۀ اوصاف شعرا در امتیازات شعرا در انواع سخن چون «مقالات عطار» و «اسرار مولانا» و «مخترعات خاقانی» و «شطحیات سنایی» و «حقایق عراقی» و «محرّمات نزاری» و «مدایح انوری» (ص ۱۳۵-۱۳۹)، قصۀ دزد رخت را بشنو (ص ۱۳۹-۱۴۳)، مکتوب صوف به اطلس (ص ۱۴۳-۱۴۷)، عرضهداشت زیباعلیا (ص ۱۴۷- ۱۴۸)، نشانی که در شأن کلاه نوروزی در دیوان البسه نوشتهاند (ص ۱۴۹)، آرایشنامه در فن آرایشگری (ص ۱۵۰-۱۵۷)، دهوصل به تقلید «دهفصل» عبید زاکانی در تطبیق اصطلاحات ادبی با البسه (ص ۱۵۷-۱۶۵)، و رسالۀ صدوعظ به تقلید از «صدپند» عبید زاکانی شامل صد جملۀ پندآموز (ص ۱۶۵-۱۷۲). آخرین قسمت دیوان البسه، منظومهای با عنوان کتاب مخیطنامه (اغلب بهغلط مخیلنامه ثبت شده)، در جنگ صوف و کمخا به بحر متقارب است (ص ۱۷۳-۱۹۵). حبیب اصفهانی نیز فهرستی شامل لغات مشکل و نامهای رنگهای مشهور و انواع پوستین در پایان کتاب اضافه کرده است (ص ۱۹۵-۲۰۷).منبع متن
عنوان _______ دیوان البسه |
موضوع ____ ادبیات |
نویسنده _____مولانا محمود نظام قادری |
مترجم ____ |
ناشر ______ شرکت مولفان و مترجمان ایران |
قطع ___________وزیری |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1359 |
صفحه_______210 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____60000 ت |
خ6
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.