برشی ازکتاب بحران در استبدادسالاری ایران : در قرن نوزدهم نیز، حکومتگران با همین منطق یک سویه بر ایران فرمان راندند و نتیجه این منطق یک سویه در عمل جز آنچه شد نمی توانست باشد. تردیدی نیست که عوامل برون ساختاری، حداقل در تداوم آنچه وجود داشت، نقش خود را ایفا کرده بودند ولی برای رهاشدن از آن وضع، تحول و انقلابی اساسی در عوامل درون ساختاری، یعنی درخودمان و دیدگاه هایمان، لازم بود، که این گونه نشد. همچنان این منطق یک سویه در ایران وجود داشت که «شهروندان» – حالا بماند که رعیت به حساب می آمدیم تا شهروند – به درجات گوناگون در برابر حاکمیت مسئولیت داشتند ولی در برابر همان حاکمیت دارای حق و حقوق نبودند.
به همین نحو، اگرچه حاکمیت سیاسی برای خویش در برابر شهروندان حق و حقوق نامحدود قائل بود، در برابرشان مسئولیتی به گردن نمی گرفت. نه راهی ساخته می شد و نه امنیتی تأمین بود. قانون مملکت بی قانونی بود. معاملات و قراردادها در محاضر شرعی حل و فصل می شدند. روحانیت اگرچه رسما جزئی از حکومت نبود، در عمل در بسیاری از موارد عملکرد دولتی داشت. شماری از روحانیون نیز برای نزدیک شدن به شاه و حاکم می کوشیدند ولی در اغلب موارد، بخش غالب روحانیت می کوشید فاصله ای معقول با حکومت را حفظ کند. با این همه، کار عمده ی روحانیت شکل بخشیدن به ایدئولوژی مستبدان حاکم بود.
نشر کتاب آمه
عنوان ________بحران در استبدادسالاری ایران |
موضوع ____ تاریخ ایران |
نویسنده ______ احمد سیف |
مترجم ______ |
ناشر _______ کتاب آمه |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1392 |
صفحه_________264 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____10000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.