بخشی از کتاب بزنگاه داستان :
اما در عین حال هم مراقب بودم که مزاحم راجر نشوم و هنگامی که میخواهد از خواب بیدار ،شود من خود را به خواب بزنم اینجوری، او مجبور میشد که صبحانه مرا هم درست کند به کارهایی که می بایست در غیاب راجر انجام دهم فکر کردم برای او اصلا مهم نبود که در مدتی که او سر کار است من چه میکنم فقط این مهم بود که قبل از او در خانه باشم و به استقبالش بروم. از سمت او صدایی ملایم به گوشم رسید. خروپف کردن راجر به هیچ وجه من را اذیت نمیکند عشق و محبتی که به راجر دارم اصلا حد و مرزی نمی شناسد، فقط دلم میخواست که میتوانستم احساس خود را بیان کنم. در واقع میتوانم بگویم که راجر اولین مردی است که ازش خوشم آمده. همین جور که به صورت اصلاح نشده او زل زده بودم به یادم آمد که این قیافه و صورت ظاهری او نبود که توجهم را در اولین نظر جلب کرد.
اولین باری که راجر را دیدم در گوشه خیابان مافکینگ» بود، دربارِ کت اند ویسل» و به عبارتی دیگر پاتوق افراد محله راجر عادت داشت حوالی ساعت هشت به آنجا بیاید یک لیوان آبجو ملایم سفارش دهد و بر سر میزی که در گوشۀ سالن درست پشت تخته نشانه گیری دارت» قرار داشت بنشیند بیشتر وقتها تنها بود و تنها کاری که میکرد نگاه کردن به تیرهای دارت بود که از این طرف به آن طرف و بیشتر هم به خطا میرفتند البته این را هم بگویم که خودش هیچوقت بازی نمیکرد. بیشتر وقتها هم که من از پشت بار مناسبترین جا برای دید زدن – او را می پاییدم فکر می کردم که یا او اصلا علاقه ای به این بازی ،ندارد یا میترسد که اگر از سر جای مورد علاقه اش بلند شود کس دیگری جای او را بگیرد. معتقدم یک دفعه شانسش زد و همای اقبال به سرش سایه انداخت ولو چندی بعد یکهو وضع راجر بکلی تغییر کرد و زیر و رو شد.
عنوان : بزنگاه داستان |
موضوع : داستان |
نویسنده : جفری آرچر |
مترجم : ساغر سعیدی |
ناشر : البرز |
قطع : رقعی |
جلد : نرم |
چاپ : 1370 |
صفحه : 274 |
قیمت روز : |
قیمت فروش : 50000 ت |
دخ 2
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.