همچون تصویری در آیینه ای قدی به وجودم تابیدن گرفته بود انسانی سست عنصر و محافظه کار بودم که هیچگاه نتوانسته ام درباره اش حرفی به میان بیاورم بسیار پیش آمده که بخواهم دردهای درونی ام را واضح و شفاف بر زبان آورده و یا تا حدودی به رشته تحریر در بیاورم اما به همان تعداد که خواستم دست به قلم ببرم به مقدار بیشتری به جهت ترسو بودن و محافظه کاری از این تصمیم منصرف شده ام زیرا نمی خواستم با بیان آنچه بر من گذشته گزک به دست جماعتی وقیح بدهم جماعتی که با درون پوشالی ،خود عیب و حقارت و ناتوانیشان را با اتکا بر زوم کردن بر معایب دیگران پُر میکنند آدمک هایی که تنها از روی کمبودهایشان درست همانند حیوانی در کمین ،شکار مترصد کوچکترین عیبی از دیگران میمانند تا با دیدن یا شنیدن اشتباهات این و آن از روی حقارت درونی خود به شادمانی پرداخته و بدین وسیله روی تعفن درونی خود سرپوش گذارند جماعتی مملو از آدمک های حقیر که همواره چشم و گوش تیز کرده و چشم میچرخانند تا عقده های درونی و کمبودهایشان را با دیدن و شنیدن اشتباهات دیگران التیام .دهند بنابراین تا کنون دلیلی بیش از این برای بازگویی حرفهایی که گوش شنوایی جز آدمکهای گزک بگیر ندارد، ندیده ام. اما جمع امشب بسیار متفاوت با دنیای بی مقدار عوامی است که تا کنون شناخته ام. بنابراین با شفافیت کامل سعی میکنم آنچه بر من در این مسیر گذشته را به وضوح بیان کنم
بگذریم؛ وقت کوتاه است و گفتنی .بسیار از قدیم گفتها ند مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. سکوت معنادار شما باعث میشود تا به جای حاشیه رفتن به اصل ماجرا بپردازم
همان طور که گفتم دوران کودکی ام در یک بیغوله ی دور افتاده و با ورود به سراب شهرنشینی و زندگی بهتر به پایان رسید من و خانواده ام به آمید واهی زندگی بهتر دل خوش ساخته بودیم اما با وجود شخصیتی مانند شریف این آرزو تقریباً رنگ محال به خود گرفته .بود مخصوصاً هنگامی که پدرم علاوه بر فرار از مسئولیت پایش به خلاف هم باز شد و مشکلی روی تمام مشکلات تمام ناشدنی مان گذاشت. باز شدن پای او به ،زندان تنها دلیل شکرگذاری مادرم در مورد او را نیز گرفت.
عنوان : میراث کاغذی |
موضوع : داستان |
نویسنده : احسان عبدی |
مترجم : |
ناشر : آرنا |
قطع : رقعی |
جلد : نرم |
چاپ : 1401 |
صفحه : 350 |
قیمت روز : 135000 ت |
قیمت فروش : 80000 ت |
دا 14
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.