خوانندگان کتاب هومر – اُدیسه – صحنه ی در خاطر ماندنی و زیبای بازگشت اُدیسه به خانه را در سرود نوزدهم به یاد می آورند. صحنه ای که در آن اوریكله، خدمتکار پیر خانه که زمانی دایه ی ادیسه بود، او را از زخمی که بر رانش داشت باز می شناسد. غریبه، در واقع آدیسه که همان اولیس است و بی خبر به خانه بازگشته، توانسته نظر پنه لوپه را به خود جلب کند. برای همین به درخواست ادیسه، پنه لوپه از اوریکله می خواهد که پاهای غریبه ی نوآمده را بشوید؛ کاری که در تمامی داستان های کهن، نخستین خدمت به نشانه ی استقبال و خوشامد به مسافری خسته است. اوریکله سرگرم آوردن و آمیختن آب سرد و گرم است و همزمان از اندوه غیبت ارباب سفرکرده ی خویش که هم سن وسال غریبه است، سخن می گوید و اینکه شاید ارباب او نیز اکنون در مکانی دور در هیئت غریبه ای سرگردان است و سپس به شباهت عجیب میان این غریبه و ارباب غایبش اشاره می کند. ناگهان آدیسه به یاد زخمی می افتد که بر ران خویش دارد، پس به سمت تاریکی می چرخد، چراکه خوب می داند با آنکه هویت واقعی خویش را از صاحب خانه پنهان کرده، اوریکله حتما او را از روی زخم ران باز خواهد شناخت و او می خواهد که هر طور شده هویت خود را از پنه لوپه پنهان نگاه دارد.
عنوان _______ میمسیس |
موضوع ____داستان خارجی |
نویسنده _____ اریش آورباخ |
مترجم _____ مسعود شیر بچه |
ناشر ______ نقش جهان |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________سخت |
چاپ __________1400 |
صفحه_______950 |
قیمت روز______330000 ت |
قیمت فروش____210000 ت |
دخ 10
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.