خیلیها به غلط فکر میکنند که نویسنده و ویراستار مثل کارد و پنیرند، یا دشمن یکدیگرند. این فکر خیلی احمقانه است. هیچ ویراستاری حق ندارد روی کتابی کار کند که دوستش ندارد، چون وظیفهی ویراستار این است که نوشتهی خوبی را از آنچه هست بهتر کند. کسی که بخواهد کتابی را به چیزی تبدیل کند که نیست، محکوم به شکست است.
… هر کاری را از راههای مختلفی میتوان انجام داد، ویراستار تا حدی بهطور غریزی مجبور میشود نهتنها به نوشتهی مولف بلکه به خلقوخوی او هم توجه داشته باشد. ممکن است این کار برای بعضی ا زویراستارها سخت باشد، ولی برای من هیچوقت سخت نبوده است، شاید به این دلیل که من دوست دارم دیگران را راضی کنم. مثلا من و جو هلر هرگز برخورد بدی با هم نداشتهایم چون که او آدم کاملا بیطرفی است. وقتی دوتایی یکی از دستنویسهای او را ویرایش میکنیم هر دو چنان رفتار میکنیم که انگار دو نفر جراحیم و داریم بدنی را روی میز تشریح میکنیم. آن را میشکافیم، بخشهای ناسالم را جراحی میکنیم و دوباره آن را بخیه میزنیم.
عنوان ________هنر ویرایش |
موضوع ____ ادبیات فارسی |
نویسنده _______لاریسا مک فارکر |
مترجم ______مژده دقیقی |
ناشر _______ کارنامه |
قطع ___________ رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1398 |
صفحه_________80 |
قیمت روز______30000 ت |
قیمت فروش____18000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.