برشی از کتاب نامه به سیمین نوشته ابراهیم گلستان :
سوفوکل را بخوان و ببین که نظیرش را ندارند. با آن عدم غرور احمقانه، با آن پیش رفته و زبل بودن فکر، با آن دقت در روحیه های انسانی، با آن پراتیک و عملی – بودن در کار جنگ فکر می کنی باید شکست می خوردند؟ و اگر فتح نمی کردند و دربار به فسادرفته هخامنشی ادامه پیدا می کرد وضع امروز ایران و دنیا به صورت بهتری بود؟
و آیا فتح کوتاه مدت نظامی که بدل به نفوذ هلنیسم شد سبب پرش تمدن انسانی نشد و ازدواج فکر یونانی با بودائیگری و زرتشتی پایه های پیشرفتهای فکری بعدی را نریخت؟ ایران که یک واحد جغرافیائی نیست و یک حالت فرهنگی است نباید صحنه محدودی برای فکرهای ما قرار گیرد. بامیان بلخ هم ایران است، و همچنین حول وحوش تفلیس. اینها بهره ور نشدند از این cross polination و لقاح بذری رفت و آمدهای تند. یک شکست نظامی فقط هل دهنده است. مانند هلی که فتح دهلی به دست نادرشاه به بقية السيف حکمرانی مغول بزرگ در هندوستان آورد اما فاتح از آن همه تمدن هند چه به ایران جغرافیائی تو و خودش آورد جز آن تخت مضحک و آن تخته آجرهایی که از الماس هستند؟ شکست ها همیشه زیر فشارهای دیگری به وجود می آیند و فتحها بیشتر نتیجه ضعف هاست نه توانائیها، ضعف شکست خورنده ها نه توانائی شکست دهنده ها. این از اسکندر. حالا بگذار مرحوم نویسنده جیجیک علیشاه که واقعا آدم جالب و سرزنده یی بود، سرزنده بودن و زرنگی ذهنی خود را وقف انکار وجود اسکندر کند. که در واقع همین هم دلیل بر بی اهمیت بودن به اصطلاح فاتح و به هر حال غیرقابل انکار بودن شکست شکست خورده از خودش و به علت خودش است تا از دیگری که فاتح شده است. ذبیح بهروز برای توجیه پیروزی یا در واقع به قصد نفی واقعیت پیروزی اسکندر اصلا اسکندر را انکار می کند. بکند. گیرم او نبود.
عنوان ________ نامه به سیمین |
موضوع ____ نقد ادبی |
نویسنده ______ ابراهیم گلستان |
مترجم ______ |
ناشر _______ بازتاب نگار |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1396 |
صفحه_________108 |
قیمت روز______ |
قیمت فروش____10000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.