برشی از کتاب اسرار گنج دره جنی نوشته ابراهیم گلستان :
از پشت تپه آمدند و روی تیغه رسیدند. آهنگ پای شان به ضرب حس اینکه موقعیت مهمی هست جور با هم بود. محکم میامدند. در پیش مرد بود با نوعروس، و در پشت سر زرگر با همسرش، با کدخدا و لشکوئی، و همچنین جوان جویای نام در جهان هنر، و در میان شان زن قدیمی مرد دهاتی بود.
زن چهره گرفته داشت ولی دیگران لبخند. لبخنډ نوعروس باز و روشن بود، دندان هاش برق میانداخت. او در لباس تور سفید پفال آهاری بود با یک کلاو بزرگ سفید و دسته گل گنده سفید با ساقه ها و برگها و گرزن و گلبرگها همه سفید و آهاری، مرد، و همچنین زرگر، کلاو بلند سیلندر داشتند، و در لباس رسمي شب بودند. اما لباس کدخدا و لشکوئی تیره بود فقط. کدخدا کلاه ملون کج به سر نهاده بود و لشکوئی پیراهنی به رنگ پوست نارنگی پوشیده بود که مانند پوست نارنگی ناهمواری، ولی آهاری، داشت. اما جوان دل بسته هنر لباس شکاری داشت به رنگ زیتونی، با عینک درشت تیره که در آفتاب برق میانداخت، و زلف های بلندی که از سرما سفت و کدر به چشم میامد. یک صبح سرد آفتابی بود، و آفتاب روي تپه های خشک لخت بر سرخی لباس مخمل زن زرگر، و برق حاشیه های گلابتون دور دامن، و رنگ و درخشش یاقوت گوشواره هاش میافزود. زن همچنین کلاه کوچک عمامه شکلی از زربفت بر سر داشت با جقه مرصع یاقوت و در و زمرد. روپوش پوستش را هم سپرده بود به لشکوئی، که او روی دست میاورد.
ابراهیم گلستان از سال ۱۳۵۷ در استان ساسکسِ انگلستان زندگی میکند. وی دو فرزند با نامهای کاوه و لیلی دارد؛ کاوه گلستان عکاس خبری ایرانی، در مأموریتی در سال ۲۰۰۳ به همراه گروه خبری بیبیسی در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد؛ لیلی گلستان، بهعنوان مترجم، نویسنده و مسئول گالری گلستان در ایران فعالیت میکند
عنوان ________اسرار گنج دره جنی |
موضوع ____ داستان های فارسی-قرن 14 |
نویسنده ______ ابراهیم گلستان |
مترجم ______ |
ناشر _______ بازتاب نگار |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1381 |
صفحه_________178 |
قیمت روز______35000 ت |
قیمت فروش____21000 ت |
خ20
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.