برشی از کتاب مردان بدون زنان نوشته ارنست همینگوی :
سوریتو سوار بر اسب فاصله ی گاو را با نوک نیزه می سنجید. گاو را دید که خود را جمع و جور میکند تا بکوبد به شکم اسب. تاگاو بجنبد و حمله کند، سوریتو نیزه را در بر آمدگی گرده ی گاو فرو کرد، تمام وزن خود را انداخت روی آن و با دست چپ اسب را بلند کرد پاهای اسب بلند شد. سورینو اسب را کشید به راست و شاخ گاو از زیر شکم اسب رد شد، اسب لرزان به زمین آمد. دم گاو به شکم اسب گرفت. گاو به طرف شنل ارناندس حمله برد. ارناندس در کناره ی میدان دوید و با شنل گاو را به دنبال خود کشاند و تحویل نیزه دار دیگر داد. شنل را تاب داد و او را درست جلو اسب و سوار گذاشت و خود را کشید عقب. گاو تا چشمش افتاد به اسب، حمله کرد. نیزه از دست نیزه دار لغزید و اسب بر اثر ضربه بلند شد به هوا و سوار افتاد به زمین. نیزه دار پای راستش را بلند کرد و پرید به سمت چپ تا اسب را بین گاو و خودش حائل کند. ضربه ی شاخ اسب را از زمین کند و اسب روی گاو که هجوم آورده بود، افتاد. نیزه دار اسب را با لگد هل داد و کناری دراز کشید و منتظر ماند تا بلندش کند
عنوان ________مردان بدون زنان |
موضوع _____داستان های آمریکایی قرن 20 |
نویسنده _______ارنست همینگوی |
مترجم _______اسدالله امرایی |
ناشر ________ افق |
قطع ___________رقعی |
جلد ____________نرم |
چاپ __________1389 |
صفحه_________224 |
قیمت روز______27000 ت |
قیمت فروش____17000 ت |
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.